رو از علی گرفت و خودش را حجاب کرد

لا زالَ على بابها مِن دماها رَسْمُ - روضه فارسی و عربی

به گریه افتاده حسینم تو کوچه

ای داغدار ساقی عطشان نیامدی

دیگه از دست خودم یه جورایی سیر شدم

امیر بی قرینه کی می آیی

این صدای گریه ی بی تاب کودکان است

شهیدا نگاه کنید به حال ما

حسین وای

به گریه افتاده حسینم تو کوچه

روضه حضرت زهرا

خوشا آن دل که شود کرب و بلایی

سرایت جنت ای خاکم بدیده

شهدا که رفتن و پریدن از هفت آسمون

قصه عشق آخری دارد عاشقی روی دیگری دارد

هر کسی خواسته باشد به خدایی برسد

به خود می پیچد مادر از درد

شهیدا نگاه کنید به حال ما

مبادا باغبانی در بهاران خزان نخل بارآور ببیند

در دست خانه دار او دستاس عالم است