آرشیو مطالب
تو که میدونی نوکرت آقا
بزن ای تیغ در دم راحتم کن
عالم به غم نشسته و در آرزوی تو است
رو برگردوندی از روی مادر
مناجات
دوباره امشب هوای کرببلا رو دارم
دیگه رمغ نداره و میافته روی شونه سرش
یک شب ای دوست مرا در حرمت محرم کن
چه کرده اند با جسم تو دو چشم من نداره سو
مناجات
دل بیقرارم چه غصه داره
روضه
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
کبوترا گوشه ای از آسمونن
مناجات
با دل پر خون پر بزن به کربلا
روضه
بیا که بی رخ تو طاقتی ندارم من
