آرشیو مطالب
این روزها که زمزمه یار میکنم
دوباره از چشمهای حیرون
می رود آب را صدا بزند
ای عشق بی کران شب های جمعه ام
کوفه کوفه روز خوشی تو بعد از این نداری
دارم غریب و تنها من با سر تو بابا
صوت قران تو صبرم را ربود از دل حسین
هر کاری کردم آب رو ببرم ولی نشد
روضه
تو مثل بارانی و من مثل کویرم
روضه
علی از همه آفاق سر است
روضه
فرصت آخر امشب من و هم مثل زهیر کن
دعای افتتاح
وقتی که جلوه ای به شب تار میکنی
زیارت عاشورا
اللهم رب شهر رمضان
