آرشیو مطالب
جایی که بگذرد از نه سپهر اختر او
ای توتیای دیده جان خاک پای تو
بازم من و دلواپسی، در به دری و بی کسی
خداحافظ ای سفره سبز افطار
تو وجودم باز آروم ندارم با ذکر حسین نم نم می بارم
شبهای آخر ماه خدا شد
خواب دیدم تو دستام یه کارت دعوت از اربابم حسینه
هنگام وصفت عقل مرا ترک می کند
نشسته ام بنویسم تصورت هیهات
دوباره روز مادره
علی مولا مولا
فرشته سوی زمین با شتاب آمده است
از راه اومده دل و دلبر خدا
کوچه پس کوچه های دل بهاره
توی تقویم های دنیا
ای داد بر اسیری کز یاد رفته باشد
ای مهر و ماه مشتری مهربانیت
تو کاظمین آقا حاجتم رو داده
