آرشیو مطالب
سحر بود و نیمه ماه رمضان بود
گفتند بی بدیلی و دیدیم برتری
ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم
زینت عرش برینه
شب جنون شب سروره
شب پسر ایران زمینه
مست قلندر مست مستم
من همان یا کریم دام شما
در رحمت ز عرش تا وا شد
پر من بال و بال من پر شد
یه جاییه تو دنیا همه براش می میرن
عشق گاهی میان شب بوها است
روضه
شدم ز هجر رخت بی قرار
بیا به یاد در سوخته بسوزانم
دوست دارم که کودک دلم
غم از آسمون میباره
وای مادر مادر مادر
