آرشیو مطالب شب هفتم محرم
سنگرمون هیئت
پدر و مادرم به قربانت
میکشند هر کجا
شعر خوانی و روضه
لالا آروم بابا
آن لحظه که جان میرود از دست
روضه حضرت علی اصغر
علی جان
من بودم و طفل رباب
ابالفضل هم به ادب میشناسند
گوشه چشمی گر کند رهبر
شهر خدا اسیر غم شهریار ماست
بودند دیو و دد همه سیراب
تو مهر و مهتاب منی بهشت شاداب منی
کیست اصغر اکبر آیات حق
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
دلدار ابولفضل علمدار ابولفضل
بارون ببار از طاق آسمون
