آرشیو مطالب شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
شجر وحی را ثمر حسن است
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
چند روزی است بستری شده ای
اگرچه روز و شب هستیم دائم بر سر خانه ات
رفتنت ای پدر اشک روانم داده است
دخترم گریه تو پشت مرا می شکند
همنفس آهم و تنها ترین ماهم
ذکر توام و صحن و سرایی که نداری
ای امام بی حرم یا حسن مولا
سفره باز تو آنقدر گدا پرور بود
دری که رنگ آن به عقیق یمن زده
مدتی هست نشسته ات و سرش در تشت است
روضه پایانی
خون دلها می ریزد از لب یاقوت تو
زهر آتش شد و بر زخم دلی
حسن غریب مادر
دل عاشق که بی دلبر نمیشه
سایه دستی میان قاب چشمان ترش
