آرشیو مطالب
کجاست مادر ما
خوبی نوکر به وفاشه
یا قاهر العدو و یا والی الولی
دلم گرفته دوباره این شبا برا حرم گرفته
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
حبیب با حبیب خود به خلوتی صفا کند
منو دریاب تشنمه به کرمت محتاجم
منم و ضریح تو
گفتم از خاتم انگشت تو را بشناسم
خرابه بود و دخترکی بی گناه بود
زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده
سخته از قفس پرواز یه مرغ پر شکسته
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
با اشک بی زوال خودم گریه می کنم
اشکای روضه ی تو قیمت داره
امشب سری به خلوت پروانه ها بزن
آخرین شبه خواهره
غرورم له شده مثل بدنت
