آرشیو مطالب
روضه
بدر سپهر عصمت و ایثار زینب است
میون دستای منه پیرهن خونی تو
ای خدای صبر عالم
روی نیازم کجاست کوی حسین است و بس
حالا که کشتی ام ز غم
یه ظهری پر از غم یه عده کافر
اهل دردم غم هادی دارم
منم عار او، او بود یار من
ناله ها پرده ی راز جگرش را بردند
ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی
اگر به سامره ام اوفتد گذر سر و جان را
وای وای وای اربابم
از این مصیبت دل من در تب و تابه
السلام علیک یا سیدتی و مولاتی
زهرا بیا به بغداد
به دریا بنگرم دریا تو بینم
یا موسی ابن جعفر
