آرشیو مطالب
مادر مگه چند سالته
بابا به این خانه بنگر غریبانه
حال و هوای میکده هرگز تهی مباد
شبا که مردم شام می خوابن
ناز و مهر مهرورزان در نگاه زینب است
تا آخرین ستاره شب را شمرده است
مویم خاکی جونم خسته پایم زخمی
مثل مادر خانوم خانومم
تشنه کام بی سر ای سر بی پیکر
ذکر امام حسین
ابر هی در صورت مهتاب بازی می کند
علی حلالم کن
تو کوچه های مدینه یه دست سنگین با کینه
عزیز دلم ای آب و گلم
بارونه بارونه بارونه چشمامون برا تو گریونه
لا به لای خاک رو زمین قباله پاره پاره بود
ای که سرمایه نداری به کفت جز آهی
داغ فراق روی تو
