آرشیو مطالب
وقت غروب عمر من خون جگر شده
از این محله رد شدی اما ندیدمت
از آه رقیه به دل حق شرر افتاد
خدا خودش میدونه فقیرم
روی نیازم کجاست کوی حسین است و بس
تصدق سر آقا همیشه من عالیم
قصه عشق و جنونه
سلام ای سرو سر خاکستر نشسته
از همه سو می دمد نور تجلای تو
الهی یا الهی نگاهم کن
غریبم تو دیار غربت
دعای مجیر
دعای مجیر (بخش دوم)
اللهم رب شهر رمضان
روضه
بگو که میون سینه منه
ساقی بال و پرم بده
درد شیعه عاقبت دوا میشه
