آرشیو مطالب
بابا سلام، سلام بابای خوبم
شب را سحر کنم به تمنای روی تو
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
جاده های نجف منو دیوونه کرده
چه بی قراره حیدر
شب قدره شب دلای آواره
افتاده باز به سرم هوای پرواز تا حرم
اگر تو را نداشتم بدان خدا نداشتم
باز رو گرداندم از تو
دلم به غیر تو الفت به کس نمی گیرد
دریا ها رو خون گرفته
اگر تو را نداشتم بدان خدا نداشتم
وا اماه
تمام لذت عمرم همین است که مولایم امیر المومنین است
ای تیغ گرچه خون به رخم حاله کرده ای
آروم آروم آروم
ذکر اعجاز من نغمه پرواز من
شفا گرفته بال و پرم
