حسین تو راهه

مجلس ما یا ابن الحسن منور به نور تو

من با غم خوشم مرحم روی دردم

سایه سار حرم بیا برگرد

به زمین خشک کربلا آقام رسیده

تو ملایی آقا نداری نظری

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود

عمه دلم آشوب امشب

دل من شده گریان حسین

نگو رقیه بگو کمال روضه

آوردنت خودت نیومدی

خبر داری تب کردم ای بابا

از اینکه موندی تو راه بهم برخورد

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

عالم با گریه ی تو گریون شده خدا منو مرگ بده

یا عباس جیب الماء لسکینه

لبیک الهم لبیک

ای عزیز فاطمه بیدار شو بیدارشو

شاه گفتا کربلا امروز میدان من است

آقا امشب چه خوبه به اینا نظر کنی