آرشیو مطالب
سلام من به مدینه
حسین وای وای وای
خیمه زدن برای تو با من
شهری ندیدم بی وفا اندازه کوفه
به خدا نامه نوشتند به حضورت نرسیدند
آمد محرم
باور نمی کردم گذرها را ببندند
حسین آقام
هرکس حسینی است هزاران نشانه است
دل بی تاب پر از تلاطم
آرزویم این بود مهمانم تو باشی
وقت سحر آمدی آخر از سفر
رمق نداره صدای من
فرشی ندارم تا کنم مهمان نوازی
با غم هجر جگرسوز مدارا بد نیست
ابتا یا حسین
زپر جز مشت خاکستر ندارم
گل سر نیست ولی موی سرم هست هنوز
