آرشیو مطالب
گوشه خانه نشستم چه کنم یا فاطمه
گل بودی و بوی خاکستر گرفتی
رفتی میان غصه مرا جا گذاشتی
غصه ها آمدند و در زدند
روضه
به التماس نگاه یتیم های خودت
وقتی جوانه نیست کجا عید می شود
روضه
مادر مادر وای مادر
ای همه میل دل من سوی تو
یاس مهربونم فاطمه جوونم
روضه
بند کفن نه بند دل عرش پاره شد
روضه
مادر سینه زنا فاطمه
با من غریبی می کنی بانوی خانه
از بارگاه قدسی و افلاکی خدا آمد به گوش اهل سماوات این ندا
انکار خدای ازلی نتوان کرد تفریق رسول از ولی نتوان کرد
