آرشیو مطالب
پدر دگر دلم از دوری تو تاب ندارد
نوشته مادر خونه خدا
ظهر عاشورا حرم کربلا به دعای مادرم کربلا
تاریک خونمون تنهاست
دوباره مرغ دلم آشیانه می خواهد
سیه پوشیده باغ و سرو و سنبل
اسمتو نگیر از صدای من
مهر تو مستدامه نوکریت از خدامه
ام ابیهای پیمبر شسته می شد
آن شب که شب از صبح محشر تیره تر بود
ز پا افتادم و در خود شکستم
دلت خونه توی این خونه
وای مادر حسین یه نیگا کن به نوکر حسین
همه از فداییان زینب
دلها شده دوباره پریشان مادرم
بعد از تو ناتوان شده بال کبوتران
برای زنده بودن تنها بهونمی تو
کربلا کربلا کی می طلبی منو
