آرشیو مطالب
مثل شروع یک جریان در مسیر رود
روضه
قدم بزن که دل هامون به زیر پاهای توئه
مرشدم گفت که امروز طرب باید داشت
بین شک کردگان اگر انداخت
همه ی میخانه به صف
رفتی و رفت پشت و پناه کبوتران
خبر اومد یه پهلوون اومد
شب شب مستیمونه آسمونم میخونه
بال ملائک وا شده
از عشقت دوباره دلامون
دریای عشق همدم ساحل نمی شود بی نقل یار
ای مه روی ناز شاه چاره ساز
لبم مشغول آل یس
غروب جمعه میگیره دل ها
دنیای من آقای من
انا مفتون بهواک متی ترانا و نراک
مثل شروع یک جریان در مسیر رود
